مراحل رشد رواني جنسي و تاثير آن بر روي کودکي و بزرگسالي

مرحله ي دهاني(oral)

از صفر تا يک سالگي نوزاد از دوطريق مکيدن و گاز گرفتن از راه دهان ارضا مي شود

و لذت مي برد.اين طور نيست که اين موارد فراموش شود ،تا آخر زندگي اين افراد همراه فرد خواهد بود.

همه ما هنوز هم از مکيدن و گاز گرفتن لذت مي بريم. اگر ارضا ناکافي باشد در بزرگسالي دچار بدگماني و نارضايتي دايمي و حسادت خواهد شد.

اگر کودکي خيلي ارضا شود خيلي خيلي خوشبين مي شود و با همه خوب است و به راحتي اعتماد مي کند.

مرحله مقعدي

بين يک تا سه سالگي اتفاق مي افتد و اين مراحل با هم همپوشي دارند. از دو طريق نگاه داشتن مدفوع و مدفوع کردن لذت اتفاق مي افتد.

روانکاو بايد خيلي در فحش ها دقيق باشند، چرا که فحش ها براي افراد لذت بخش هستند.

و روانکاو مي تواند دريابد مراجعش در کدام مرحله مانده و رشد نداشته يا بيش از اندازه ارضا شده.

مدفوع انگار شي اي ارزشمند و قسمتي از خود کودک است. زمان مدفوع کردن لذت مي برد، انگار چيز با ارزشي ارايه مي دهد.

اينکه من خسيس باشم يا بخشنده ، دو خصلتي است که در بزرگسالي مشخص مي شود

و مشخص مي شود که از مدفوع کردن لذت مي برده يا از نگهداري آن!

انگار با نگه داشتن مدفوع کودک خشونت نسبت به مادر را نشان مي دهد

که معمولا اين افراد خشونت منفعلانه دارند.

اين نگهداري مي تواند در بزرگسالي در محبت کردن باشد.

بخشندگي بيش از حد ممکن است رخ دهد که حالت بيمارگونه به خود بگيرد.

مراحل رشد رواني جنسي

سخت گيري پدر يا مادر در اين مرحله در مورد نحوه ي توالت کردن باعث مي شود اين ها قانونمندي افراطي داشته باشند

يا از آن طرف قانون ستيز باشند.و اگر در اين مرحله کودک را رها کرده و قوانيني نباشد،

شخصي بي قانون مي شود و بي بند و بار و بي چارچوب مي شود.

مرحله ي آلتي(phalic)

در سه تا پنج سالگي اتفاق مي افتاد.کاملا در زن و مرد متفاوت است.

دقيقا همانند بزرگسالي که لذت در ناحيه تناسلي است.

کودک چيز جديدي کشف کرده است. خيلي به آلت تناسلي اش علاقه مند مي شود، آنقدر که دچار تناقض مي شود

که من مادر يا پدرم را بيشتر دوست داشته باشم يا آلت تناسلي ام را؟

در آن سن توانايي انجام عمل جنسي را ندارد وگرنه انجام مي داد.

مشاوره خانواده رایگان  با روانشناسان مجرب و متخصص روبیکاو

مراحل رشد رواني جنسي
عقده اديپ چيست؟

اديپ يک اسطوره هست که بخاطر اينکه پدرش مي خواهد او را بکشد ، او را مي کشد و عاشق مادرش مي شود

و با او ازدواج مي کند. وقتي مي فهمد که او پدر و او مادرش است خودش را کور مي کند،

نه بخاطر قتل پدرش، بلکه بخاطر عشق به مادرش!

در اين مرحله کودک پسر ميل جنسي دارد و پدر يا مادر خود را رقيب عشقي خود مي داند.کودک پسر مي ترسد

که پدر متوجه اين ميل جنسي شود و يا او را بکشد يا آلت تناسلي اش را اخته کند تا او هم دختر شود.

کودک بخاطر اين اضطراب دست از مادر مي کشد و با پدر همانند سازي مي کند.

اديپ نرمال اين است که پسربچه دست از مادر بکشد و خود را شبيه پدر کند تا آلتش حفظ شود.

عقده ي الکترا

براي دختران متفاوت است. در پسر اول عاشق مي شود و بعد مي ترسد که آلتش را از دست بدهد،

ولي در دخترها نداشتن آلت باعث شروع عقده مي شود و دچار رشک آلتي مي شود.

چون مادر هم مثل خودش آلت ندارد، پس مادر را مقصر مي داند و از دست او عصباني مي شود

و مي خواهد آلت مردانه بدست آورد

و نمي خواهد مثل مادر باشد.انگار مي خواهد از پدر بچه اي داشته باشد ، براي تصاحب پدر بايد مثل مادر شود.

مراحل رشد رواني جنسي

چرا با اينکه از مادر عصباني هست نمي خواهد او را بکشد با مادر به خاطر تصاحب نمي خواهد او را بکشد؟

در واقع تفاوت اين است که در مرد ها اين عقده حل مي شود، مادر را فراموش مي کند و مي رود

سراغ همانند سازي با پدر ولي در دخترها ها اين عقده حل نمي شود و خشم نسبت به مادر حل نمي شود

و پدر را هيچ وقت فراموش نمي‌کند و با همانند سازي با مادر مي خواهد پدر را بدست بياورد.

صميميت در مرحله ي آلتي اتفاق مي افتد. يعني کسي که ترس از اختگي دارد نمي تواند با ديگران صميمي شود.

کساني که خوب مي توانند با والد همجنسشان همانند سازي کنند،راحت صميمي مي شوند حتي ممکن است

خاستگاه همجنس بازي در فرد شود.انگار که پسر اجازه دهد پدر او را اخته کند و نقش فاعل نداشته باشد

يا عشق را از مادر به پدر منتقل کند و در آينده به مرد تمايل خواهد داشت.در دختر ها ممکن است

عشق به مادر را ادامه دهد و آرزوي آلت پدر را نداشته باشد. فرويد معتقد است

سوپرايگو حاصل فرايند عقده ي اديپ است.

اينجاست که قوانين پدر دروني سازي مي شود و به سوپرايگو که در حال رشد بوده اضافه مي شود.مراحل رشد رواني جنسي

مرحله نهفتگي(latent)

5 سالگي تا بلوغ اتفاق مي افتد. زماني که عقده ي اديپ حل مي شود،

کودک ياد مي‌گيرد که نمي‌تواند غرايز جنسي اش را ارضا کند

و فعاليت هاي جنسي را متوقف مي کند. سعي مي کنند انرژي اش را به جاي فعاليت جنسي

روي يادگيري تحصيلي، رقابت،دوستي با همسالان، مهارت ها و.... بگذارد.

بلوغ

در مرحله اي که بلوغ رخ مي دهد و مجددا غريزه جنسي بيدار مي شود.

در اين مرحله کودک ابزار هاي جنسي اش تکامل يافته تر مي شود.

منبع: www.roobikav.com