loading...
مشاوره خانواده
بهسون بازدید : 69 دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 نظرات (0)


می توان گفت ما با ناخوداگاه خود زندگی می کنیم و خودآگاه بخش کم و اندکی است که ما به آن دسترسی داریم.

ناخودآگاه همیشه هست و همه چیز در آن ثبت می شود و ناخودآگاه زمان و مکان ندارد

و با واقعیت ارتباطی ندارد، منطق نیز در آن وجود ندارد.

اختلال روانی

در واقع ما زمانی می توانیم به شخصی بگوییم دچار اختلال روانی شده، که مکانیزم های دفاعی آن مختل شده

و شخص تنها با ناخوداگاه خود زندگی می کند و به هیچ وجه متوجه رفتارهای خود نیست.

برای همین هست که فرد مبتلا به اسکیزوفرنی، توهم های شنیداری و دیداری دارد،

چون ارتباط اون با واقعیت قطع شده و تنها با ناخوداگاه خود زندگی می کند.

یک ذهن وسواسی تماما با تمنای ذهنش برای شستن، چک کردن ، مراقبت کردن و غیره درگیر است.

اما بیمار وسواسی چرا این گونه با درخواست های گاه و بی گاه ذهن مواجه می شود؟

به یاد بیاورید زمانی که کار نابخشودنی در مقابل یکی از عزیزان تان انجام داده اید.

برای از بین بردن احساس بد خود چه می‌کنید؟ غیر از آن هست که دایما برای جبران آن طرح و نقشه می کشید؟

جبرانی که بتواند احساس بد حاصل از عمل ناشایست شما را بشورد و ببرد!

حال ببینید ذهن یک شخص وسواسی چه می‌کند؟ 

دقیقا از همین روند استفاده می کند، یعنی هر کاری می کند تا احساس گناه شکل گرفته

در ذهنش را ( احساس گناه منشأ تمام بیماری های روانی است و بیمار دایما با آن دست و پنجه نرم می کند) پاک کند،

و این کار را با شستن، چک کردن و … جبران می کند.

البته این روند در ذهن بیمار کاملا ناخودآگاه روی می دهد و او از این موضوع کاملا بی اطلاع است.

با روبیکاو درمانگران آینده شوید.

نویسنده مطلب: روبیسا بابایی

منبع: www.roobikav.com

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 68
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 49
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 52
  • بازدید ماه : 50
  • بازدید سال : 1,567
  • بازدید کلی : 8,928